سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 

 RSS 

 تعداد بازدید کنندگان
133902

 بازدید امروز: 8

 بازدید دیروز: 7

 Atom 

  وبلاگ تخصصی مهندسی برق دانشجویان 86 شیراز

هرگاه خداوند، بنده ای را دوست بدارد، راستیرا به او الهام می کند. [امام علی علیه السلام]

خانه| مدیریت| شناسنامه | ایمیل



درباره من

وبلاگ تخصصی مهندسی برق دانشجویان 86 شیراز
مدیر وبلاگ : برق86(شیراز)[97]
نویسندگان وبلاگ :
محمد خیاطیان[0]
محسن تجلی فر[0]
سید رشید خاضعی نسب[0]
بهروز ذاکر[0]
عادل طاهری[0]
سارا ستار زاده[0]
فاطمه یوسفیان[0]
فاطمه استوار[1]
محمد علی رستمی[0]
محسن غفرانی جهرمی[0]
زینب باقری[0]
نسیم رضایی[0]
پیمان آقایی[0]
زهره شریفی[0]
نیلوفر محمدی[0]
عباس مهربان جهرمی[0]
فرشید نصر فرد جهرمی[0]
احسان جانکی پور[0]
محسن حضرتی یادکوری[0]
محسن مهرورز (@)[2]

علی عبیری جهرمی[0]
مهسا رضایی[0]
احسان رستمی[0]

این وبلاگ را دانشجویان برق دانشگاه شیراز- ورودی86-تدوین کردند ودر آن مطالبی در خصوص علم الکترونیکو کامپیوتر و فن آوری های نو و مذهب وتاریخ واخبار و...یعنی از شیر مرغ تا جون آدمی زاد بدست میاد

لوگوی من

وبلاگ تخصصی مهندسی برق دانشجویان 86 شیراز

لوگوی دوستان






فهرست موضوعی یادداشت ها

کامپیوتر[26] . برق علم برتر[14] . اخبار[12] . مذهب[7] . سرگرمی[5] . جامعه[3] . 30یا 30[2] . هنر[2] . از برو بچه های همین دانشکده...[2] . تاریخ . ورزشی .


آرشیو

اردیبهشت 87
خرداد87
تیر87
مرداد87
شهریور


حضور و غیاب

یــــاهـو


اشتراک

 


جرمش آن بود که اسرار هویدا می‌کرد!


 


صدایی به گوش می رسد؛ دقت می کنم، انگار صدای شکستن است. نزدیکتر می روم، صدا صدای شکستن است، اشتباه نکرده بودم، شکستن استخوانهای آزادی  و عدالت ، مردانگی و پیکار، جلوه ای بس ناجوان مردانه داشت که جوانه های جهاد را در دل و جان جوانمردان می خشکانید. اما صدایی دیگر هم اغاز به طنین اندازی کرد. صدای هم نوا با شقایق، صدای گسستن زنجیرهای بسته بر دست و پای مردان مرد، صدای گام های استوار عدالت خواهانه ای محبان علی(ع). اکنون زنجیر مراقبه آنچنان فرد وجامعه وزمین و آسمان عرفان و حماسه و خدا وخلق را در هم دوخته است که ارتجاع به دین محمد(ص) قبل از ایستادگی مردمی از جنس معنا امکان ندارد.


با خبر شدیم در روز یکشنبه، جمعه (28/4/87) دانشجویانی به حمایت از آرمان های انقلاب اسلامی دست یازیدند و پارهای چند از سخنان امام راحل و مقام معظم رهبری را درخصوص مبارزه با مفاسد اقتصادی و عدالت خواهی به شکل بیانه ای در نماز جمعه شیرازپخش نمودند. این اقدام با مقابله نیروی انتظامی مواجه شد ویکی از دانشجویان توسط نیروی انتظامی دستگیر، و روانه بازداشت گاه شد. که پس از تلاش های پیگیرانه نیروی انتظامی تحت فشار افکار عمومی، این دانشجو را با اخذ تعهد آزاد کرد. با اقای جعفری در خصوص بازداشت وی سخن گفتیم:                                                                


 


جناب آقای جعفری،می دانم بسیار خسته اید، از اینکه به ما اجازه مصاحبه داده اید بسیار ممنونم، لطفا جواب سوالات را صریح، دقیق و کلی بیان کنید، به عنوان اولین پرسش،  خود را معرفی کنید؟


 


 فرشید جعفری هستم دانشجوی ترم 4 حقوق دانشگاه آزاد شیراز و افتخار عضویت در مجمع دانشجویی مطالبه آرمان های انقلاب اسلامی را دارم.


 


نحوه دستگیری خود را شرح دهید؟


 


 روز جمعه ساعت 12 برای پخش بیانیه به همراه 3 تن از دیگر دانشجویان عضو مجمع دانشجویی مطالبه آرمان های انقلاب اسلامی به مقابل مسجد شهدا محل برگزاری نماز جمعه شیراز رفتیم قبل از پخش بیانیه  جهت اطلاع به یکی از مسولین ستاد نماز جمعه گفتم که ما امروز قصد پخش و توزیع بیانیه  داریم و شما هم نیروهایتان را توجیه کنید. این هماهنگی از آن رو بود که در هفته های قبل مسولین ستاد نماز جمعه به شدت و در کمال بی احترامی به ضرب و شتم دوستان دانشجویی من اقدام کرده بودند. ایشان گفتند که باید نزد آقا شهاب بروم، آقا شهاب منظور همان آقای شهاب الدین حائری فرزند آیت الله حائری و مسول دفتر ایشان می باشد، منظور ایشان این بود که بیانیه باید به تایید ایشان برسد


 


فرمودید که در مقابل مسجد شهداء، یعنی شما وارد صحن نماز جمعه نشدید؟


 


خیر، برای پخش بیانیه آماده شدیم و منتظر ماندیم تا نماز دوم تمام بشود. پس از اتمام نماز در خیابان ها و کوچه های اطراف اقدام به پخش بیانیه کردم که به راحتی و بدون مزاحمت نیروهای اطلاعتی و امنیتی و برادران نیروهای انتظامی این کار را انجام می دادیم.


 


شما در سخنان خود فرمودید که توزیع بیانیه ها قبلا بدون مخالفت نیروهای اننظامی بوده است. پس علت دستگیری وبرخورد با شما در این هفته چه بود؟


 


همه مامورین شاهد پخش بیانیه بودند و  هیچ اقدامی نمی کردند و این کاملا متناقض با اظهارات بعدی مسولین ستاد نماز جمعه بود که می گفتند سردار مویدی فرمانده نیروی انتظانی فارس پس از هما هنگی با مسولین ستاد نماز جمعه دستور دستگیری دانشجویان را داده است-. حدودا 30 دقیقه بود که ما بیانیه را بین مردم پخش می کردیم و مردم نیز در کمال شور و اشتیاق با عطش خاصی بیانیه را از ما می گرفتند و همانجا شروع به خواندن می کردند و همان موقع بود که احساس کردم مردم از درد غریبی رنج می برند. در حال پخش بیانیه بودم که ناگهان دو تن از افرادی که خود را از مسولین ستاد نماز جمعه معرفی کردند سعی در گرفتن بیانیه ها را از من داشتند که من هم ابتدا از آنها کارت شناسایی درخواست کردم و آنها نیز بدون اینکه کارت شناسایی را به من نشان دهند طبق اظهارات خودشان که ضمیمه پرونده می باشد دستگیر کردند و به اولین ماشین نیروی انتظامی مستقر در محل تحویل دادند.چنین شد که مرا دستگیر کردند.


 


متن حکم دستگیری را به یاد دارید؟


 


حکم؟ پس از انکه مامورین نیروی انتظامی علت دستگیری و جرم من را از مسولین ستاد جویا شدند گفتند که شخص سردار مویدی فرمانده نیروی انتظامی استان فارس دستور دستگیری من را داده است و پس از آنکه مامورین نیروی انتظامی پرسیدند که شاکی من-متهم- کیست مسولین ستاد اظهار داشتند که شاکی در آینده به کلانتری مراجعه خواهد کرد؟!و ظاهرا مامورین نیروی انتظامی به همین دلیل طبق همین اظهارات من را دستگیر کردند.


 


پس نیروی انتظامی شما را بی هیچ حکمی و حتی بدون شاکی دستگیر کرد؟باید در این خصوص با سردار مویدی گفتگویی داشته باشیم .


 


بله دقیقا ماجرا همین طور بود .البته در صحبت دوستان من با سردار نقل قول مبنی بر دستور دستگیری من از زبان سردار توسط ایشان تکذیب شده بود


پس از آن مرا با یک اتومبیل سمند نیروی انتظامی به کلانتری 13 عباسیه بردند و پس از آنکه مرا با چند معتاد و قمار باز در یک اتاق نگه داشتند اقدام به تنظیم صورت جلسه نمودند. تا ساعت 8 شب مرا در کلانتری نگه داشتند و پس از آن مرا به اطلاعات نیروی انتظامی واقع در بلوارمدرس انتقال دادند.


 در ابتدا اطلاعات نیروی انتظامی از تحویل من خوداری نمود و گفتند که برای بازداشت من احتیاج به دستور قضایی است. دوباره من را به کلانتری 13 عباسیه برگرداندند و پس از دستور قضایی ساعت 8 شب دوباره مرا به اطلاعات نیروی انتظامی بردند و این بار با کمال میل مرا بازداشت کردند!


 


طبق اظهارات قبلی، شمارا تا ساعت 8 شب در کلانتری نگه داشتند و پس از آن به اطلاعات نیروی انتظامی انتقال داده شدید که اطلاعات نیروی انتظامی از پذیرش شما سر باز زدند و دوباره چنین اظهار داشتید که پس از دستور قضایی ساعت 8 شب دگر باز مرا به اطلاعات نیروی انتظامی بردند؟لطفا دقیق تر توضیح دهید.


/////////////////////////////////////


بله فکر می کنم دفعه دوم ساعت از 2 گذشته بود


/////////////////////////////////////


وضع بازداشتگاه را چگونه دیدید؟


 


 در بازداشت گاه با چند زندانی محکوم به حبس ابد، کلاه بردار و قاچاق چی همراه کردند که اینها همه جرم آنها بود اما حقیقت اینست که این چند نفر از محترم ترین افرادی بودند که تا به حال با آنها روبرو شده بودم، صمیمی و آگاه به مسائل روز، از همان ابتدا با هم درباره مفاسد اقتصادی و فساد و تبعیض در فارس برایشان گفتم. آنها هم مثل من شاکی بودند از منابع طبیعی و قوه قضاییه گرفته تا آقازاده های شهر، کلی با هم گپ زدیم، از پالیز دار و شهبازی هم گفتیم. یکی از آنها خیلی می فهمید انگارباید حالا حالا ها به جرم فهمیدن در زندان می ماند،


 


آقای جعفری لطفا به مسائلی که به این گزارش مریوط نمی شود نپردازید



¤ نوشته شده توسط برق86(شیراز) در ساعت 4:30 عصرپنج شنبه 87 مرداد 3

 


f3su4o

شروع ترم

2vuc754

یک هفته بعد از شروع ترم

2anww4

دو هفته بعد از شروع ترم

2q8rivq

قبل از میان ترم

143fjty

در طول امتحان میان ترم

20959mr

بعد از امتحان میان ترم

344cd5l

قبل از امتحان پایان ترم

ehesxt

اطلاع از برنامه پایان ترم

9r3q8i

7 روز قبل از پایان ترم

122osw6

6 روز قبل از پایان ترم

ogjree

5 روز قبل از پایان ترم
iy0hkz

4 روز قبل از پایان ترم

167429v

2 روز قبل از پایان ترم

2lj6nna

1 روز قبل از پایان ترم

xm1xe8

شب قبل از امتحان
iwrdwy

1 ساعت قبل از امتحان

69j7yx

در طول امتحان

4hqjar

هنگام خروج از سالن امتحان

20959mr

بعد از امتحان

 

منبع:http://arombigir.blogfa.com/



¤ نوشته شده توسط برق86(شیراز) در ساعت 8:2 عصردوشنبه 87 تیر 24

«ماشا الیلیکینا» نام مشهوری در روسیه و مناطق روسی‌زبان است. او حدود 2 سال پیش به عنوان یک هنرپیشه جذاب و یک مدل زیبا مطرح بود و شهرت و محبوبیتش با اوج گرفتن «گروه رقص و موسیقی فابریک» در روسیه، به بالاترین حد رسید.
ماشا الیلیکینا، ستاره سابق سینما، رقص و موسیقی، اینک حجاب اسلامی در بر دارد و به تدریس در مدارس مشغول است. وی می‌گوید از جلوه‌های کاذب سابق متنفر است و اکنون احساس خوشبختی می‌کند.
آنچه در پی می‌آید مصاحبه سایت روسی Islam.ru با این هنرمند مسلمان شده است:



375412547_.jpg
ماشا الیلیکینا در جمع اعضای گروه موسیقی فابریک
(قبل از تشرف به دین اسلام)



1375photo2.jpg
تصویری از ماشا الیلیکینا بر روی جلد مجله مشهور ماکسیم
(قبل از تشرف به دین اسلام)



397412551_2.jpg
... و اما تصویری از ماشا بعد از تشرف به دین اسلام
و انتخاب حجاب و عفاف




 

 

• چطور شد که تمام موفقیت‌ها و درخشش‌های خود روی صحنه را زیر پا گذاشتی و به اسلام گرویدی؟
ماشا: من به لطف خداوند به سوی او گام برداشتم. این اراده خدا بود.
 

• در زمانی که یک خواننده بودی آیا فکر می‌کردی که روزی اسلام بیاوری، روزه بگیری و به حج بروی؟
ماشا: نه؛ حتی به ذهنم خطور هم نمی‌کرد که روزی به حج بروم و از بهترین و گواراترین آب، یعنی آب زمزم بنوشم. 

•  آیا راهی که برای مسلمان‌شدن طی کردی، مسیری طولانی بود؟
ماشا: من دو سال است که مسلمان شده‌ام. یک روز مطلع شدم که یکی از نزدیکترین دوستانم بر اثر یک حادثه در شهری دیگر به حالت کما رفته است. من نمی‌دانستم که چطور می‌توانم به او کمک کنم. آن روز برای اولین بار نماز خواندم و دست به دعا برداشتم و از خدای بزرگ کمک خواستم.
روز بعد همان دوستم با من تماس گرفت و گفت: «در آن حالات بیهوشی من تو را می‌دیدم و تو خیلی زیاد به من کمک کردی!»، من در آن لحظه بسیار گریستم؛ زیرا برای اولین بار در زندگی‌ام بود که چیزی از خدا می‌خواستم. 

• در حال حاضر به چه کاری مشغولی؟
ماشا: من پنج زبان اروپایی بلد هستم و در حال حاضر در مدرسه و دانشگاه تدریس می‌کنم. ضمناً برخی از نت‌های مجاز شرعی را نیز می‌نویسم.

• آیا موسیقی هم گوش می‌دهی؟
ماشا: بله؛ آثار «گروه ریحان»، «گروه سامی یوسف» و «گروه کت استیونس» ( که پس از اسلام آوردن نام خود را «یوسف اسلام» گذاشت) را گوش می‌کنم. 

• آیا چیزی از قرآن هم آموخته‌ای؟ آیا آمادگی داری که زبان عربی را هم به آن پنج زبان اروپایی اضافه کنی؟
ماشا: در ابتدا فکر می‌کردم که آموختن زبان عربی مشکل باشد. اما آن را شروع کرده‌ام و خیلی هم آن را دوست دارم و فکر می‌کنم کلیدی برای فهم دانش برتر باشد. 

• چرا گرایش به اسلام نسبت به ادیان دیگر بیشتر است؟ و چرا بیشتر کسانی که به اسلام می‌گروند از بین هنرمندان و فعالان در کنسرت و موسیقی هستند؟
ماشا: اسلام نسبت به ادیان دیگر، محکمترین اساس را دارد. تمام قواعد اسلام در زندگی کاربرد دارند. راه اسلام سعادت‌بخش است. 

• از اینکه مسلمان شده‌ای چه احسای داری؟
ماشا: احساس خوشبختی. امروز من این فرصت را دارم که مقایسه کنم قبلاً چه بودم و حالا چه هستم. من اکنون با حیات واقعی آشنا شده‌ام، پس خوشبختم. 

• و چه تفاوتی با قبل داری؟
ماشا: ایمان به خدا زندگی مرا متحول کرد. میل به عبادت خداوند در فطرت و وجود همه انسان‌ها نهاده شده است. من اطمینان دارم که خداوند به ما تفکر و تعقل نداده است تا بیاییم، زندگی کنیم، بخوریم، بخوابیم و بمیریم. خدا به ما فرصت زندگی کردن داده است تا به او برسیم.

• آیا گاهی به موفقیت‌ها و درآمد سابق خود فکر نمی‌کنی؟ حسرت آن دوران را نمی‌خوری؟!
ماشا: آن جلوه‌ها، پس از مسلمان شدن، برایم بی‌ارزش و منفور هستند. 

• از اینکه آشکارا خود را مسلمان معرفی می‌کنی هراس نداری؟
ماشا: نه نمی‌ترسم. برعکس، تکلیف و وظیفه خود می‌دانم که دیگران را از راه گمراهی بازدارم و به عنوان الگویی برای آنها باشم.

• از اینکه عکس‌های سابقت در اینترنت هست ناراحت نیستی؟
ماشا: من خودم دوست ندارم به این عکس‌ها نگاه کنم. اما اشکال ندارد که مردم آنها را ببینند تا برایشان عبرت شود و بدانند که انسان می‌تواند تولد دیگری داشته باشد و از نو به دنیا بیاید. انسان می‌تواند توبه کند و با انجام کارهای خوب، تمام سیاهی‌های گذشته‌اش را پاک کند، ان شاء الله.

• اینک چه چیزی از «اسلام» می‌توانی به دیگران بگویی؟
ماشا: اسلام می‌گوید: «اگر نمی‌توانی راجع به خدا بیندیشی حداقل سعی کن از قید خودت رهایی یابی و پلیدی‌های نفست را مهار کنی؛ رذایلی مانند خودپسندی، تکبر، حسد، ظلم، دروغ، خودستایی و خودنمایی». اگر کسی می‌خواهد به سوی اسلام گام بردارد فقط باید اندیشه کند و از فطرت خود مدد بگیرد. 

• چه پیامی برای مسلمانان داری؟
ماشا: آرزو می‌کنم که کارهای نیک و عبادات برادران و خواهران دینی من مورد قبول خداوند متعال قرار بگیرد و رحمت خدا بر خانه‌های آنان ببارد.

• و برای غیر مسلمانان؟
ماشا: امیدوارم کسانی که هنوز به دین اسلام مشرف نشده‌اند لحظه‌ای به خود بیایند و فارغ از انبوه اطلاعات پوچ و بیهوده‌ای که چشم و گوش مردم این عصر را فرا گرفته است کمی اندیشه کنند.





¤ نوشته شده توسط برق86(شیراز) در ساعت 7:56 عصردوشنبه 87 تیر 24

دوستان جدید پیدا کنید اما دوستان قدیمی را هم حفظ کنید، اینها نقره و آنها طلا هستند.پرمودابترا
-----------------------
کسی‌که حفظ جان را مقدم بر آزادی بداند، لیاقت آزادی را ندارد. بنجامین فرانکلین
---------------------------  
شما ممکن است بتوانید گلی را زیر پا لگدمال کنید، اما محال است بتوانید عطر آنرا در فضا محو سازید. ولتر
----------------------------- 
اگر مثل گاو گنده باشی،میدوشنت، اگر مثل خر قوی باشی،بارت می کنند، اگر مثل اسب دونده باشی،سوارت می شوند.... فقط از فهمیدن تو می ترسند. علی شریعتی
 --------------------------- 
طلا را به وسیله آتش......زن را به وسیله طلا ........و مرد را به وسیله زن امتحان کنید.فیثاغورث
-----------------------------
هوس بازان کسی را که زیبا میبینند دوست دارند اما عاشقان کسی را که دوست دارند زیبا می ببنند
--------------
بعضی وقتها چشمام به قلبم حسادت میکنه ..میدونی چرا؟؟چون تو همیشه تو قلبمی ..ولی از چشمام دوری
-------------------------------------
عشق نمی پرسه تو کی هستی؟ عشق فقط میگه: تو ماله منی . عشق نمی پرسه اهل کجایی؟ فقط میگه: توی قلب من زندگی می کنی .عشق نمی پرسه چه کار می کنی؟ فقط میگه: باعث می شی قلب من به ضربان بیفته . عشق نمی پرسه چرا دور هستی؟ فقط میگه: همیشه با منی . عشق نمی پرسه دوستم داری؟ فقط میگه: دوستت دارم
------------------------------
آغاز کردن غالبا چندان هم سخت نیست، امّا ... ادامه دادن همیشه دشوار می شود
-------------------------
می خواست در مصرف عقل صرفه جویی کند،عاشق شد. می خواست در مصرف عشق صرفه جویی کند،ازدواج کرد. می خواست در مصرف بی خیالی صرفه جویی کند،بچه دار شد. می خواست در مصرف زندگی صرفه جویی کند،خودش را دار زد
-------------------------------------
**پیرزنه تو اتوبوس هی میگفته نی نای نی نای نی نای نای ، همه هم دست میزدن براش بعد یهو دست میکنه تو کیفش دندوناشو در میاره میگه نیاوران نیگه دار
---------------------------------------------------
 وقتی ارتباط عاشقانه ات به انتها میرسد ، فقط به سادگی بگو«همه اش تقصیر من بود .جکسون براون
---------------------
آنکسی که از رنج زندگی بترسد ، از ترس در رنج خواهد بود
.چینی



¤ نوشته شده توسط برق86(شیراز) در ساعت 1:57 عصردوشنبه 87 تیر 24

دیگرى گفت : به قدر نیستى تو؛ هستى حق تو را جلوه گر گردد، ننگرى که در رکوع سبحان ربى العظیم گویى و در سجود سبحان ربى الاعلى اگر تو نباشى او باشد و بس . تعالى و تقدس ،

از هستى خویش ، تا تو غافل نشوى

 

هرگز به مراد خویش ، واصل نشوى

 

از بحر ظهور، تا به ساحل نشوى

 

در مذهب اهل عشق ، کامل نشوى

و در این معنى مترجم گوید:

پاى بر سر خود نه ، دوست را، در آغوش آر

 

تا به کعبه وصلش ، دورى تو یک گام است

و مستحب است که چون سر از سجود بردارد بر ران چپ نشیند و پشت قدم پاى راست ، بر شکم قدم پاى چپ بگذارد و در خاطر بگذراند که : بار خدایا حق را برانگیزان و باطل را تباه گردان .
و چون قرار گیرد تکبیر گوید و استغفار کند و افضل آن است که بگوید:
اللهم اغفر لى بار خدایا مرا بیامرز و ارحمنى و مرا رحمت کن و اجبرنى و شکستگى هاى مرا درستى ده و نقصانهاى مرا تلافى فرماى واهدنى و مرا راه بنماى انى لما انزلت الى من خیر فقیر همانا من ، بر آنچه که فرو فرستاده اى برایم از نیکیها سخت نیازمندم .
و اگر اقتصار بر استغفار کند و گوید:
استغفرالله ربى و اتوب الیه آمرزش ‍ مطلبم از پروردگار خود و به سوى او باز مى گردم نیز کافى است .
بعد از آن تکبیر دیگر گوید از براى سجود دوم
در حال جلوس و پس از سر برداشتن از سجده نیز، تکبیر گوید و اندکى درنگ کند.
امیرالمؤمنین (علیه السلام ) را از تاءویل سجدتین پرسیدند، فرمودن سجده اولى که سر بر زمین نهد، اشارت است به آنکه از خاک افریده شده است و سر که برمیدارد، کنایت است به اینکه از زمین برآمده است و سجده ثانیه ، تلویح به این است که باز به زمین باز گردد، و به خاک شود و باز که سر برمى دارد رمزى است که به این که بار دیگر از خاک برآید و برانگیخته گردد در روز رستاخیز.
منها خلقناکم و فیها نعیدکم و منها نخرجکم تارة اخرى ، سوره طه آیه 55 و چون سر از سجده برداشت در همان هنگام که برمى خیزد بگوید:
اللهم ربى بار خدایا، اى پروردگار من بحولک با دگرگونه گرداندنت و قوتک و نیرو رساندنت ، اوقم برمى خیزم ، و اقعد و مى نشینم .
و اگر خواهد نیز بگوید:
و ارکع و اسجد و رکوع و سجود مى کنم :

راه او را به او توان پیمود

 

بار او را، به او توان برداشت

منبع:اسرار نماز
/مرحوم حاج شیخ حسنعلى اصفهانى/



¤ نوشته شده توسط برق86(شیراز) در ساعت 12:59 عصردوشنبه 87 تیر 24

<      1   2   3   4   5   >>   >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ


 

خانه| مدیریت| شناسنامه |ایمیل