سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 

 RSS 

 تعداد بازدید کنندگان
135602

 بازدید امروز: 14

 بازدید دیروز: 5

 Atom 

  وبلاگ تخصصی مهندسی برق دانشجویان 86 شیراز

یاری دهنده ترین چیز بر رشد خرد آموزش است . [امام علی علیه السلام]

خانه| مدیریت| شناسنامه | ایمیل



درباره من

وبلاگ تخصصی مهندسی برق دانشجویان 86 شیراز
مدیر وبلاگ : برق86(شیراز)[97]
نویسندگان وبلاگ :
محمد خیاطیان[0]
محسن تجلی فر[0]
سید رشید خاضعی نسب[0]
بهروز ذاکر[0]
عادل طاهری[0]
سارا ستار زاده[0]
فاطمه یوسفیان[0]
فاطمه استوار[1]
محمد علی رستمی[0]
محسن غفرانی جهرمی[0]
زینب باقری[0]
نسیم رضایی[0]
پیمان آقایی[0]
زهره شریفی[0]
نیلوفر محمدی[0]
عباس مهربان جهرمی[0]
فرشید نصر فرد جهرمی[0]
احسان جانکی پور[0]
محسن حضرتی یادکوری[0]
محسن مهرورز (@)[2]

علی عبیری جهرمی[0]
مهسا رضایی[0]
احسان رستمی[0]

این وبلاگ را دانشجویان برق دانشگاه شیراز- ورودی86-تدوین کردند ودر آن مطالبی در خصوص علم الکترونیکو کامپیوتر و فن آوری های نو و مذهب وتاریخ واخبار و...یعنی از شیر مرغ تا جون آدمی زاد بدست میاد

لوگوی من

وبلاگ تخصصی مهندسی برق دانشجویان 86 شیراز

لوگوی دوستان






فهرست موضوعی یادداشت ها

کامپیوتر[26] . برق علم برتر[14] . اخبار[12] . مذهب[7] . سرگرمی[5] . جامعه[3] . 30یا 30[2] . هنر[2] . از برو بچه های همین دانشکده...[2] . تاریخ . ورزشی .


آرشیو

اردیبهشت 87
خرداد87
تیر87
مرداد87
شهریور


حضور و غیاب

یــــاهـو


اشتراک

 


دیگرى گفت : به قدر نیستى تو؛ هستى حق تو را جلوه گر گردد، ننگرى که در رکوع سبحان ربى العظیم گویى و در سجود سبحان ربى الاعلى اگر تو نباشى او باشد و بس . تعالى و تقدس ،

از هستى خویش ، تا تو غافل نشوى

 

هرگز به مراد خویش ، واصل نشوى

 

از بحر ظهور، تا به ساحل نشوى

 

در مذهب اهل عشق ، کامل نشوى

و در این معنى مترجم گوید:

پاى بر سر خود نه ، دوست را، در آغوش آر

 

تا به کعبه وصلش ، دورى تو یک گام است

و مستحب است که چون سر از سجود بردارد بر ران چپ نشیند و پشت قدم پاى راست ، بر شکم قدم پاى چپ بگذارد و در خاطر بگذراند که : بار خدایا حق را برانگیزان و باطل را تباه گردان .
و چون قرار گیرد تکبیر گوید و استغفار کند و افضل آن است که بگوید:
اللهم اغفر لى بار خدایا مرا بیامرز و ارحمنى و مرا رحمت کن و اجبرنى و شکستگى هاى مرا درستى ده و نقصانهاى مرا تلافى فرماى واهدنى و مرا راه بنماى انى لما انزلت الى من خیر فقیر همانا من ، بر آنچه که فرو فرستاده اى برایم از نیکیها سخت نیازمندم .
و اگر اقتصار بر استغفار کند و گوید:
استغفرالله ربى و اتوب الیه آمرزش ‍ مطلبم از پروردگار خود و به سوى او باز مى گردم نیز کافى است .
بعد از آن تکبیر دیگر گوید از براى سجود دوم
در حال جلوس و پس از سر برداشتن از سجده نیز، تکبیر گوید و اندکى درنگ کند.
امیرالمؤمنین (علیه السلام ) را از تاءویل سجدتین پرسیدند، فرمودن سجده اولى که سر بر زمین نهد، اشارت است به آنکه از خاک افریده شده است و سر که برمیدارد، کنایت است به اینکه از زمین برآمده است و سجده ثانیه ، تلویح به این است که باز به زمین باز گردد، و به خاک شود و باز که سر برمى دارد رمزى است که به این که بار دیگر از خاک برآید و برانگیخته گردد در روز رستاخیز.
منها خلقناکم و فیها نعیدکم و منها نخرجکم تارة اخرى ، سوره طه آیه 55 و چون سر از سجده برداشت در همان هنگام که برمى خیزد بگوید:
اللهم ربى بار خدایا، اى پروردگار من بحولک با دگرگونه گرداندنت و قوتک و نیرو رساندنت ، اوقم برمى خیزم ، و اقعد و مى نشینم .
و اگر خواهد نیز بگوید:
و ارکع و اسجد و رکوع و سجود مى کنم :

راه او را به او توان پیمود

 

بار او را، به او توان برداشت

منبع:اسرار نماز
/مرحوم حاج شیخ حسنعلى اصفهانى/



¤ نوشته شده توسط برق86(شیراز) در ساعت 12:59 عصردوشنبه 87 تیر 24

سجود 
مستحب است که قبل از سجود، تکبیر بگوید: در حال قیام و چون به سجود رود، نخست دو کف دست بر زمین نهد، سپس زانوها و زن به عکس این کند و باید که انگشتان هر دو دست را به جانب قبله قرار دهد و ازهم نگشاید و هیچیک از دستها را به پهلو نچسباند و زانوها را از هم دو دارد واز پیشانى ، مقدار یکدرهم یا بیشتر به سجده گاه برساند (نه کمتر) و بر خاک یکدرهم یا بیشتر به سجده گاه سنگ و امثال آن از چیزهایى که سجود بر آن جائز است و بهتر آنکه بر خاک مزار ائمه معصومین علیهم السلام باشد، به خصوص تربت کربلا و اگر اعضاء سجود را، همه را برهنه کند و بر خاک رساند، افضل است .
و قبل از تسبیح بگوید:
رب لک سجدت پروردگار من از بهر تو سجده کردم و بک امنت و به تو ایمان آوردم و لک اسلمت و تو را فرمان بردم و علیک توکلت و کار خود به تو واگذاشتم وانت ربى و توئى پروردگار من . سجد وجهى سجود کرد روى من للذى خلقه مر آن کسى را، که آفریده است او را به دانائى و توانائى و شق سمعه و بصره و برگشود گوش و چشم او را به شنوائى و بینائى ، و الحمدلله رب العالمین وهمه ستایش ها و ثناها بر خداى راست که پروردگار جهانیان است . تبارک الله احسن الخالقین بزرگ و برتر و دائم و ثابت خداى ، که بهترین آفرینندگان است :

ز ابر افکند قطره اى سوى یم

 

ز صلب آورد نطفه اى در شکم

 

از آن قطره لؤ لوى لالا کند

 

وزین صورتى سرو بالا کند

سبحان ربى الاعلى منزه و مقدس مى خوانم و پاک و پاکیزه مى دانم ، پروردگار برتر و فراتر خود را، از هرچه جناب متعال او را نسزد و عزت جلال او را نشوید و بحمده در حالتى که مشغول ستایش و نیایش اویم که توفیق بخشیده است مرا که تنزیه و تقدیس او بجاى آرم .

حد این سر نیست او را سجده کردن ، لاجرم

 

سر به زیر افکنده ام بیچاره من از شرم دوست

و تا ملال حاصل نشده مکرر تسبیح گوید، مگر امام که بر سه نوبت اقتصار مى کند.
امام جعفر صادق (ع ) فرمود: به خدا که زیان نکرد، هر که حقیقت ، سجود را چنانکه باید به فعل آورد، گرچه در همه عمر به یک نوبت باشد و ظفر نیافت آنکه فریب داد نفس خود را در مثل این حال ، غافل و بى خبر از آنچه حق تعالى مهیا کرده است از بهر سجود کنندگان از خیر دنیا و سعادت آخرت و دور نگشت از خداى هرگز هر که در سجود، نیکو نزدیک شد به خداى
عزوجل و نزدیک نگردد به او هرگز هر که نیک بجاى نیارد ادب سجود را و نگاه ندارد حرمت آن را و دل به غیر حق تعالى دهد در سجود. در اینصورت عبادت چنین کسى چگونه خواهد بود؟
پس سجود کن ، سجود آن کس که بس به پستى گراید و بسیار فروتنى نماید آفریدگار را
عزوجل و خود را خوار و ذلیل او گرداند و داند که از خاکى آفریده شده که همه بر آن پاى مى نهند و از نطفه اى پدید آمده که همه آن را پلید مى شمرند.
در حدیث نبوى وارد شده است که نزدیکتر وقتى که بنده را به خداست ، حالت و فرصت سجود است ، که حق تعالى درباره آن فرمود:
و اسجد و اقترب ، به سجد درآى و نزدیک آى و از امثال این اخبار و غیر آن ، مستفاد مى شود که بهترین افعال نماز، سجود است بنابراین ، به درازا کشاندن و فرو ماندن در آن ، به اخلاص و آگاهى و با شوق و ذوق ، بس ‍ نیکوست .
بزرگى گوید: رکوع دعوى بندگى است و سجدتین دو گواه است بر آن .
ادامه مطلب...


¤ نوشته شده توسط برق86(شیراز) در ساعت 12:58 عصردوشنبه 87 تیر 24

دفع تهمت از حافظ

نقل مى کنند، حافظ شیرازى در یکى از اشعارش ، گفت :

گر مسلمانى از این است که حافظ دارد

 

آه اگر از پس امروز بود فردائى

مصرع دوم موجب شد که عده اى حافظ را تکفیر کرده و گفتند، او در مورد روز قیامت با تعبیر کلمه ((اگر)) شک و تردید نموده است .
این مطلب به گوش حافظ رسید، براى دفع این تهمت ، شعرى قبل از شعر فوق ، ساخت و در نتیجه ایراد فوق برطرف گردید و آن شعر این است .

این حدیثم چه خوش آمد که سحرگه مى گفت

 

بردر میکده اى بادف ونى ترسائى

 

گرمسلمانى از این است که حافظ دارد

 

آه اگر از پس امروز بود فردائى

در نتیجه مطابق مضمون شعر آخر، ترسا (یعنى مسیحى ) در مورد قیامت تردید کرده است نه حافظ.

 

 

منبع:داستان دوستان/جلد اول/
 محمد محمدى اشتهاردى



¤ نوشته شده توسط برق86(شیراز) در ساعت 12:42 عصردوشنبه 87 تیر 24


لیست کل یادداشت های این وبلاگ


 

خانه| مدیریت| شناسنامه |ایمیل